عمران بمیان مردم آمد تا وعده ای را که خداوند به او داده بود بمردم ابلاغ کند. ـ «ای مردم خداوند بمن رسانده است که بزودی پسری از من بدنیا می آید که مبارکست، بیماری ها را درمان میکند ومرده را باذن خدا زنده می سازد. او پیامبر خدا در میان بنی اسرائیل خواهد بود که طومار آزادی آنها را با خود خواهد داشت.» مردمی که سالها در زیر بار ستمگران جائر و ظالم بسر میبردند از این سخن عمران که در میان آنها به راستی و امانت شهرت داشت شاد و خوشحال گردیدند. ماهها گذشت و مردم چشم براه رسیدن این فرزند بودند بودند. تا اینکه همسر عمران، حنه باردار شد و این یعنی طلیعه رهایی قوم عمران از ستم . شادمانی مردم مضاعف گردید؛ از اینکه می دیدند وعده الهی در حال نزدیک شدن است. چند روز مانده به وضع حمل، مردم دیگر درب خانه عمران را رها نمیکردند، انها انتظار مقتدا و منجی خود را میبردند. با هر خبری که از درون خانه می آمد شادمانی هایشان بیشتر وبیشتر می شد. لحظه موعود فرا رسید، نفس ها راه خود را در سینه ها گم کرده بودند و زمان به نقطه موعود رسیده بود و ناگهان صدای فریاد گریه کودکی فضای خانه را سرشار کرد. اما گویی اتفاق به گونه ای دیگر رقم خورده بود، تاقبل از ولادت قابلگان و محرمان در درون منزل در حال مهیای پخش حلوای ولادت بودند، می گفتند و می خندیدند و هرازگاهی نیز خبری را بمردم میرساندند. اما دیگر صدای شادی و فرحی از درون خانه نمی آمد، کسی نیز بمردم منتظر از احوال موعود بدنیا آمده خبری نمی داد.مردم بیکدیگر نگاه میکردند و از کسی سخنی بر نمی آمد. همهمه ها آرام شده بود و سکوتی معنا دار بر جمعیت حاکم. لحظاتی گذشت ، عمران بر ایوان منزل ظاهر شد. جمعیت از او می خواستند تا هر چه سریعتر چهره زیبای منجی آینده و شفا بخش دردهایشان را ببینند.اما عمران برای لحظه ای سر را بزیر افکند وسپس گفت: ای مردم بدانید که فرزند من دختر است. غیر از معدود افراد ویاران خاص دیگر حاضران که تاکنون صبر کرده بودند، با تمسخر و تهییج کسانی که بر عمران و وعده اش با نگاهی بدبینانه می نگریستند، بخروش آمدند و بر عمران اعتراض کردند که: ـ ای دروغگو آیا منجی ما دختر است. این بود آن وعده بزرگ خدایت بر ما. دختر که مانند پسر نیست تا بتواند رسالت الهی را برعهده بگیرد.!! اما زمان بر حقانیت سخنان عمران گواهی داد، فرزندش بزرگ شد، تا مریمی گردد و منجی را بعد از سالها بدنیا آورد. وعده الهی تحفق یافت اما نه در فرزند عمران بلکه در فرزندِ فرزندش. و روسیاه کسانی که بر این آزمایش الهی رضایت نداده وصبر پیشه ننمودند. امام صادق ع پس از یاد آوری این واقعه می فرمود: «ای مردم، چنانچه ما قولی را در مورد یکی از افراد خاندانمان بشما دادیم و این وعده در فرزندش یا فرزند فرزندش تحقق یافت، آن را منکر نشوید چرا که خداوند هر چه را که بخواهد انجام خواهد داد.» کلینی در کافی آورده است: 1 - محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، وعلی بن إبراهیم، عن أبیه جمیعا، عن ابن محبوب عن ابن رئاب، عن أبی بصیر، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: إن الله تعالى أوحى إلى عمران أنی واهب لک ذکرا سویا، مبارکا، یبرئ الاکمه والابرص ویحیی الموتى بإذن الله، وجاعله رسولا إلى بنی إسرائیل، فحدث عمران امرأته حنة بذلک وهی ام مریم، فلما حملت کان حملها بها عند نفسها غلام، فلما وضعتها قالت: رب إنی وضعتها انثى ولیس الذکر کالانثى، أی لا یکون البنت رسولا یقول الله عزوجل والله أعلم بما وضعت، فلما وهب الله تعالى لمریم عیسى کان هو الذی بشر به عمران ووعده إیاه، فإذا قلنا فی الرجل منا شیئا وکان فی ولده أو ولد ولده فلا تنکروا ذلک. 2 - محمد بن إسماعیل، عن الفضل بن شاذان، عن حماد بن عیسى، عن إبراهیم ابن عمر الیمانی، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: إذا قلنا فی رجل قولا، فلم یکن فیه وکان فی ولده أو ولد ولده فلا تنکروا ذلک، فإن الله تعالى یفعل ما یشاء.
تبلیغات فعال
و بلاخره با توجه به علایق شدید دوستان ورژن دوم این پکیج نیز اماده استفاده شد
این پکیج کاملترین پکیج موجود بوده با این پکیج تمام مشکلاتتون رفع خواهد شد
تمام سوالاتی که توی ذهنتون هستش رو میتونید با تهیه این پیکج بهش جواب دهید
******************